پارت شصت و هشتم

زمان ارسال : ۲۰۷ روز پیش

-سلام مامان. احول شما!
ایران مثل توپ ترکید. معلوم بود خیلی پشت خط حرص خورده است:
-علیچ‌(علیک)سلام. چی عجبا. جواب دادی!
-قبلا صبورتر بودی مادرِ من. می‌دونستی جواب نمی‌دم یعنی جایی گیرم‌. والا بی‌ادبی نمی‌کنم دورت بگردم‌.
-تو چه(که) اصلا بی‌حرمتی بلت(بلد) نیستی بالام‌جان(بچه‌جان). دردت به سرم.
کابین ایستاد. در را باز کرد و بیرون رفت:
-خدا نکنه. چه حال و خبر؟
-اینجا

403
66,383 تعداد بازدید
476 تعداد نظر
188 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    چقدر سخته بین مادرشو عشقِ بی وفاش گیر کرده.🥲🥲

    ۷ ماه پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    👍👍👍

    ۷ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید